رکورد گینس

یه زن و شوهر تایلندی با 46 ساعت و 24 دقیقه لب گرفتن متمادی

تونستن تو گینس رکورد بزنن

کی حاضره بیاد رکورده اونا رو بشکونیم؟؟

وژدانن

فقط واسه رکورده و حس میهن پرستی

که پرچم کشورمون بره بالا

و گرنه همه ی ملت میدونن من حتی ی رکعت نمازمم قضا نمیشه

:)

فیلتر

با ماشین حساب عدد 15002002 رو ضربدر 3 کردم

ماشین حسابو چرخوندم

از بالا به عدد نیگا کردم دیدم نوشته

googoosh
.
.
.
.
.

برای اطمینان دوباره این کارو کردم دیدم نوشته

" مشترک عزیز دسترسی به این عدد مقدور نمیباشد "

زرتی فیلتر شد کثافططططط

کما

عکس من

این عکس منه
رمزشم تو ادرس وبم هست
کشفش کردی برو ببین
حالشو ببر
ادامه نوشته

عشقم

عشقمو بردم خونه

شروع کردم به حال کردن

داشتم لب میگرفتم ازش که یهو

بابام اومد تو خونه

.
.
.
.
.
.
.
.

داد و بیداد کرد ، عصبی شد

عشقمو گرفت برد تو حیاط پرتش کرد

وسط حیاط شیکوندش و گفت :

یه بار دیگه تو این خونه قلیون بکشی میکشمت

خخخخخخخخخ

روانی هم خودتی


سوراخ

تا 10 سالگی هر شلواری که بپوشی

سر زانوهاش سوراخ میشه

از 10 سالگی تا آخر عمر هم

همین پروسه روی خشتکت اجرا میشه

چرا واقعا؟؟؟؟؟

اس ام اس

تحقیقات نشون داده که هر دخدر ایرانی در طول عمرش

حداقل یک بار این اس ام اس رو فرستاده
.
.
.
.
.
.

ok . mese inke saret shologhe

mozahem nemisham . bye

وژدانن دروغ میگم؟؟؟

بچه ها اسم وبمو عوض کردم و گذاشتم

ღ❤ღ فیس بوک بازار ღ❤ღ

منو به این اسم بلینکین

ممنون

تاکسی

تو تاکسی نشسته بود

راننده جلوی یکی نگه داشت

بوق زد و گفت : کجا میری؟؟

یارو گفت : خونه


خدایاااااااااااااااا با کیا شدیم 75 میلیون

من و آلبرت

ته دیگ

اگه ی روزی زندگیت ته کشید


بشین با ته دیگش حال کن


هی نشین بگو " به آخرش رسیدم "

روزهای رفتن ب مدرسه

ترول ضد دختر،ضد پسر

زخمی

وقتی تن کسی رو زخمی میکنی

دیگه بعدش

نوازش کردنش

فقط دردشو بیشتر میکنه


استاد

نزدیک ترین معنای “استاد خسته نباشید” کدام است؟

۱- جمع کن بابا کار و زندگی داریم

۲- استاد به روح اعتقاد داری؟

۳- جمع کن بابا قلـــــــیون دیر شد

۴- جون مادرت درس بسه

۵- استـــــــــــاد قرار دارم دم بوفه! ولمون کن

۶- برو بیرون دیگه…

۷- با خداحافظیت خوشحالمون کن

۸- بس کن دیگه صدات رو نروه

۹- استاد ساعت نداری تقویم هستا!

۱۰- استاد تیتراژ رفت

۱۱- کــچل شدیم از بـــس درس دادی!

۱۲- نـامسـلـمـــــون از بــس نشستیــم روی صندلی پشتمــون پــینه بست

۱۳- استاد واقعاً خسته نباشید  

آدم

آدم مست باشه ... اما پست نباشه

آدم سرکار باشه ... اما سربار نباشه

آدم بیکار باشه ... اما بی عار نباشه

آدم بی کس باشه ... اما نا کس نباشه

آدم بی صفا باشه ... اما بی وفا نباشه

آدم دلتنگ باشه ... اما دلسنگ نباشه

خلاصه کنم

آدم مرد نباشه

اما نامرد هم نباشه

دلم گرفته

دلم گرفته به اندازه ی سرمای زمستان

به آتیش تابستان

به زیبایی برگ ریزان پاییز

تمامی ندارند

فقط از فصلی به فصلی دیگر می روند


پشم

پشم کش شدن به شیوه نوین

عجیب‌ترین ورزش‌ها با حیوانات

نام ورزش معمولا در کنار انسان ها به کار می رود ولی در دنیای حیوانات نیز ورزش هایی وجود دارد که البته در آن ها نیز انسان ها کمی دخیل هستند. در اینجا نگاهی می اندازیم به تعدادی از عجیب ترین ورزش هایی که با محوریت حیوانات انجام می شود.

بولینگ بوقلمونی 

بولینگ یکی از ورزش های پرطرفدار در تمام دنیاست که مسابقات جهانی آن نیز هرساله برگزار می شود اما در آمریکا و کانادا مسابقاتی برگزار می شود که در نوع خود بسیار عجیب است. در این مسابقات به جای توپ استاندارد بولینگ از بوقلمون استفاده می شود و 10 بطری نوشابه نیز جایگزین 10 هدف این ورزش خواهد شد. این مسابقات که سالانه افراد زیادی را دورهم جمع می کند در سال 1988 ابداغ شد.

پرتاب جیرجیرک با دهان

یکی از عجیب ترین ورزش هایی که شاید در دنیا وجود دارد پرتاب جیرجیرک باشد. در این رشته ورزشی هر کدام از شرکت کننده ها باید یک جیرجیرک درون دهان خود گذاشته و با قدرت هر چه تمام تر آن را پرتاب کنند. این رشته عجیب در سال 1996 برای اولین بار معرفی شد و از آن روز تا به حال شرکت کننده های زیادی داشته است. هر چه جیرجیرک بیشتر پرتاب شود شانس پیروزی بیشتر خواهد بود. رکورد این مسابقات که در گینس نیز به ثبت رسیده 10 متر است.

اسکی با گاومیش

یکی از ورزش های محبوب در هند که بیشتر از آن برای جذب توریست استفاده می شود "اسکی با گاومیش" است. در این ورزش عجیب شرکت کننده ها با طنابی به گاومیش وصل شده و شروع به اسکی می کنند. طی رقابت هر شرکت کننده باید با هدایت گاومیش خود آن را به بالایی تپه ای رسانده و سپس از آن پایین آید. هر شرکت کننده ای که زودتر از خط پایان عبور کند و همچنان نیز به گاومیش متصل باشد برنده مسابقه خواهد شد.

فوتبال با اسب


یکی از ورزش هایی که در برخی از کشورهای شمال و مرکز اروپا انجام می شود فوتبال با اسب است. در حالی که این ورزش در میان انسان ها بسیار طرفدار دارد به نظر می رسد اسب ها نیز از آن لذت می برند. در این ورزش یک توپ بسیار بزرگ در میان میدان قرار می گیرد و اسب سوارها باید آن را وارد دروازه  حریفانشان کنند. در دروازه ها نیز زنگ هایی قرار دارد که با به صدا در آمدن آن ها گل ثبت می شود.

کشتی گاوها


یکی از ورزش های سنتی که در سوئیس رواج دارد کشتی گاوها است. البته این ورزش با گاو بازی متفاوت است و درآن باید گاوهای نر با استفاده از شاخ هایشان با حریفانشان روبرو شوند. این ورزش هر ساله باعث می شود تا گاوهای زیادی جان خودشان را از دست بدهند. هر راند این مسابقه بین گاوها نزدیک به 40 دقیقه به طول می انجامد.

کشتی شترها


یکی از ورزش هایی که در ترکیه رواج دارد با محوریت شتر برگزار می شود. این ورزش بیشتر در غرب ترکیه و میان روستایان رواج دارد. در این رقابت شترها وارد یک استادیوم خاکی می شوند و در آنجا شرکت کننده ها باید سعی کنند به هر نحوی که هست شترها را به جان هم بیاندازند چرا که این حیوان در ذاتش ابدا تندخو نیست. این رقابت در صورتی که تماشاگران شانس داشته باشد بسیار پرهیجان می شود و شترهای زیادی با هم گلاویز می شوند. 

بسکتبال فیل ها


در یکی از جزیره های هند مدرسه ای باز شده است که به فیل ها آموزش بسکتبال می دهد. آن ها می گویند فیل ها با انجام این ورزش بیشتر تحرک می کنند و همچنین سلامت و جنب و جوششان بیشتر می شود. این فیل ها یاد می گیرند تا به کمک خرطومشان توپ را برداشته و به سمت سبد پرتاب کنند. آن ها همچنین دریبل کردن و حرکت های مختلف را نیز به فیل ها می آموزند.

مسابقات سرعت حلزون ها


به جرات می توان گفت کندترین و بی حال ترین مسابقه دنیا هر ساله در انگلستان برگزار می شود و جالب اینجاست که افراد زیادی نیز از سراسر دنیا در این مسابقه شرکت می کنند. در این رقابت که به جام بین المللی سرعت حلزون ها مشهور شده است، حیوان های بیچاره باید با نهایت سرعتشان یک مسیر دایره ای شکل را حرکت را طی کنند. اولین حلزونی که به مقصد می رسد غالبا برنده است.

خرخون

خرخون مجرم نیست ...

بیمار است ...

بیایید با خر خون ها مثه بیماران رفتار کنیم

ستاد حمایت از بیماران خیلی خیلی خیلی خاص

توهم

توهمی که هیچ وقت عملی نشد

امروز از اینجا تا اونجاشو میخونم

فردا بقیشووووووو


( من که بد گرفتار این توهمم ، شما چطور؟؟؟ )

بازار یاب

ی بازار یاب جارو برقی اومد در خونمون رو زد

تا در رو وا کردم قبل از اینکه حرف بزنم پرید تو خونه

و ی کیسه کود گاوی خالی کرد رو فرشامون

بعد برگشت گفت :

اگه من قادر به جمع کردن و تمیز کردن اینا

 تو 3 دقیقه با این جارو برقی قدرتمند و زیبا نباشم

حاظرم همه ی اینا رو بخورم

بهش گفتم سس سفید میخوای یا قرمز؟؟؟

گفت : جان؟؟؟ ینی چی؟؟؟

گفتم : قبض برق رو ندادیم صبح اومدن برقمونو قطع کردن

:)


خیال تو

هر شب من از خيال تو سرشار می شوم

هر صبح با اذان تو بيدار می شوم

كارم فقط به راه شما خيره ماندن است

شغل مرا نگير كه بيكار می شوم

دست خودم كه نيست مرا سرزنش مكن

از سوی دل به عشق تو اجبار می شوم

بيچاره من كه از طرف چشمهای تو

روزی هزار مرتبه احضار می شوم

وقتی كه نيستی چه اميدی به ماندنم

از زندگی بدون تو بيزار می شوم

برگرد تا دوباره به عشقت يقين كنم

بی تو دچار شايد و انگار می شوم

روزم به روزمرگی غيبتت گذشت

اما دوباره شب زتو سرشار می شوم

از رو نمی روم هميشه همين بوده ، باز هم

فردا دچار اين همه تكرار می شوم


ظهور کن

کارنامه‌ام

پر از تقلب و گناه

خط خطی سیاه

هیچ وقت درسخوان نبوده‌ام ولی

در شب تولدت

مثل کاج

توی طاق نصرت محله کار کرده‌ام

شاخه‌های خشک داربست را

بهار کرده‌ام

*

راستی دو روز قبل

سرزده به خانه‌ی دل امید - همکلاسی‌ام - سر زدی

ولی چرا

به خانه‌ی حقیر قلب من نیامدی؟

رد شدم، قبول

ولی به من بگو

کی به من اجازه‌ی عبور می‌دهی؟

راستی اگر ببینمت

به من هر چه خواستم می‌دهی؟

کارنامه‌ی مرا

دست راستم می‌دهی؟

نا امید نیستم ولی به خاطر خدا

از کنار نمره‌های زیر ده عبور کن!

ای عصاره گل محمدی!

فصل امتحان سخت ما ظهور کن !


بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد

ظهور کن آقا

فقط برگرد

برگرد که بر بهار ما میخندند

یک عده به انتظار ما میخندند

برگرد

آقا جان برگرد


siqKrHp_484.jpg

شمیم عود

صدایت میکنم … عالم شمیم عود میگیرد

و چشمانم به یاد تو غمی مشهود میگیرد

شبی در خلوت لاهوتی روحم تجلی کن!

که دارد شعرهایم رنگی از بدرود میگیرد

سواحل در سواحل خاك سرگرم گل افشانی است

که روزی رنگ و بو از آن گل موعود میگیرد

در اشراق ترنمها و آفاق تغزلها

زمین را نغمه جادویی داود میگیرد

ببین مولا به محض اینکه از عشق تو میگویم

جهان را شوق یک فردای نامحدود میگرد


توضیح عکس


برای سلامتی آقامون صلوات بفرست

و به تعداد صلوات ها گل بهش هدیه بده تو نظرات

نفستون گرم

شاه خراسان

خراسان می‎دهد بوی مدینه                             خراسان کوه غم دارد به سینه

خراسان را سراسر غم گرفته                                   در و دیوار آن ماتم گرفته

خراسان! کو امام مهربانت؟                              چه کردی با گرامی میهمانت؟

خراسان راز دل‎ها با رضا د                       چه شب‎هایی که ذکر یا رضا داشت

خراسان کربلای دیگر ماست                                  مزار زاده‎ی پیغمبر ماست

خراسان! می دهد خاکت گواهی                  ز مظلومی، شهیدی، بی گناهی

به دل داغ امامت را نهادند                                امامت را به غربت زهر دادند

دریغا! میهمان در خانه کشتند                         چه تنها و چه مظلومانه کشتند

امامِ اِنس و جان را زهر دادند                           به تهدید و به ظلم و قهر دادند

ز نارِ زهرِ دشمن، نور می‎سوخت                 سرا پا همچو نخل طور می‎سوخت

ز جا برخاست با رنگ پریده                                 غریبانه، عبا بر سر کشیده

گهی بی‎تاب و گه در تاب می‎ش                  همه چون شمع روشن آب می‎شد

میان حجره ی در بسته می سوخ               نمی زد دم ولی پیوسته می سوخت

ز هفده خواهر والا تبارش                                     دریغا کس نبودی در کنارش

به خود پیچید و تنها دست و پا زد                         جوادش را، جوادش را صدا زد

دلش دریای خون، چشمش به در بود                        امیدش دیدن روی پسر بود

پدر می‎گشت قلبش پاره پاره                                پسر می‎کرد بر حالش نظاره

پدر چون شمع سوزان آب می شد                    پسر هم مثل او بی‎تاب می شد

پدر آهسته چشم خویش می‎بست              پسر می‎دید و جان می داد از دست

پسر از پرده‎ی دل ناله سر داد                            پدر هم جان در آغوش پسر داد

ماه

میدرخشی ...

میتابی ...

اما ... دوری ...

" ماه " بودن همین است ...!!!


تصاویری زیبا و قدیمی از حرم امام رضا عليه‌السلام

تصاویری زیبا و قدیمی از حرم امام رضا عليه‌السلام

بپرین ادامه ی مطلب

ادامه نوشته

امید


این یعنی امـــــــــــید

موافقین؟؟؟

شهادت امام رضا (ع)

کعبه ‎ی اهل ولاست صحن و سرای رضا             شهر خراسان بُوَد کرب و بلای رضا

در صف محشر خدا مشتری اشک اوست            هر که در اینجا کند گریه برای رضا

کیست پناه همه جز پسر فاطمه؟                     چیست رضای خدا غیر رضای رضا؟

بر سر دستش برند هدیه برای خدا                   ریزد اگر دُرّ اشک، دیده به پای رضا

زهر جفا ریخت ریخت، شعله به کانون دل            خونِ جگر بود بود، قوت و غذای رضا

نغمه ی قدّوسیان بود به آمین بلند                حیف که خاموش شد صوت دعای رضا

یاد کند گر دَمی ز آن جگرِ چاک چاک               خون جگر جوشد از خشت طلای رضا

از در باب الجواد می¬شنوم دم به دم                          یا ابتای پسر، وا ولدای رضا

بوسه به قبرش زدم، تازه ز طوس آمدم                    باز دلم در وطن کرده هوای رضا

گر برود در جنان یا برود در جحیم                            بر لبِ میثم بُوَد مدح و ثنای رضا