فیلتر
عکس من
عشقم
سوراخ
اس ام اس
بچه ها اسم وبمو عوض کردم و گذاشتم
ღ❤ღ فیس بوک بازار ღ❤ღ
منو به این اسم بلینکین
ممنون
تاکسی
تو تاکسی نشسته بود
راننده جلوی یکی نگه داشت
بوق زد و گفت : کجا میری؟؟
یارو گفت : خونه
خدایاااااااااااااااا با کیا شدیم 75 میلیون
ته دیگ
اگه ی روزی زندگیت ته کشید
بشین با ته دیگش حال کن
هی نشین بگو " به آخرش رسیدم "
زخمی

استاد
نزدیک ترین معنای “استاد خسته نباشید” کدام است؟
۱- جمع کن بابا کار و زندگی داریم
۲- استاد به روح اعتقاد داری؟
۳- جمع کن بابا قلـــــــیون دیر شد
۴- جون مادرت درس بسه
۵- استـــــــــــاد قرار دارم دم بوفه! ولمون کن
۶- برو بیرون دیگه…
۷- با خداحافظیت خوشحالمون کن
۸- بس کن دیگه صدات رو نروه
۹- استاد ساعت نداری تقویم هستا!
۱۰- استاد تیتراژ رفت
۱۱- کــچل شدیم از بـــس درس دادی!
۱۲- نـامسـلـمـــــون از بــس نشستیــم روی صندلی پشتمــون پــینه بست
۱۳- استاد واقعاً خسته نباشید
آدم
دلم گرفته

عجیبترین ورزشها با حیوانات
بولینگ بوقلمونی

بولینگ یکی از ورزش های پرطرفدار در تمام دنیاست که مسابقات جهانی آن نیز هرساله برگزار می شود اما در آمریکا و کانادا مسابقاتی برگزار می شود که در نوع خود بسیار عجیب است. در این مسابقات به جای توپ استاندارد بولینگ از بوقلمون استفاده می شود و 10 بطری نوشابه نیز جایگزین 10 هدف این ورزش خواهد شد. این مسابقات که سالانه افراد زیادی را دورهم جمع می کند در سال 1988 ابداغ شد.
پرتاب جیرجیرک با دهان

یکی از عجیب ترین ورزش هایی که شاید در دنیا وجود دارد پرتاب جیرجیرک باشد. در این رشته ورزشی هر کدام از شرکت کننده ها باید یک جیرجیرک درون دهان خود گذاشته و با قدرت هر چه تمام تر آن را پرتاب کنند. این رشته عجیب در سال 1996 برای اولین بار معرفی شد و از آن روز تا به حال شرکت کننده های زیادی داشته است. هر چه جیرجیرک بیشتر پرتاب شود شانس پیروزی بیشتر خواهد بود. رکورد این مسابقات که در گینس نیز به ثبت رسیده 10 متر است.
اسکی با گاومیش

یکی از ورزش های محبوب در هند که بیشتر از آن برای جذب توریست استفاده می شود "اسکی با گاومیش" است. در این ورزش عجیب شرکت کننده ها با طنابی به گاومیش وصل شده و شروع به اسکی می کنند. طی رقابت هر شرکت کننده باید با هدایت گاومیش خود آن را به بالایی تپه ای رسانده و سپس از آن پایین آید. هر شرکت کننده ای که زودتر از خط پایان عبور کند و همچنان نیز به گاومیش متصل باشد برنده مسابقه خواهد شد.
فوتبال با اسب
کشتی گاوها

کشتی شترها

بسکتبال فیل ها

مسابقات سرعت حلزون ها

خرخون
توهم
بازار یاب
خیال تو
هر شب من از خيال تو سرشار می شوم
هر صبح با اذان تو بيدار می شوم
كارم فقط به راه شما خيره ماندن است
شغل مرا نگير كه بيكار می شوم
دست خودم كه نيست مرا سرزنش مكن
از سوی دل به عشق تو اجبار می شوم
بيچاره من كه از طرف چشمهای تو
روزی هزار مرتبه احضار می شوم
وقتی كه نيستی چه اميدی به ماندنم
از زندگی بدون تو بيزار می شوم
برگرد تا دوباره به عشقت يقين كنم
بی تو دچار شايد و انگار می شوم
روزم به روزمرگی غيبتت گذشت
اما دوباره شب زتو سرشار می شوم
از رو نمی روم هميشه همين بوده ، باز هم
فردا دچار اين همه تكرار می شوم

ظهور کن
کارنامهام
پر از تقلب و گناه
خط خطی سیاه
هیچ وقت درسخوان نبودهام ولی
در شب تولدت
مثل کاج
توی طاق نصرت محله کار کردهام
شاخههای خشک داربست را
بهار کردهام
*
راستی دو روز قبل
سرزده به خانهی دل امید - همکلاسیام - سر زدی
ولی چرا
به خانهی حقیر قلب من نیامدی؟
رد شدم، قبول
ولی به من بگو
کی به من اجازهی عبور میدهی؟
راستی اگر ببینمت
به من هر چه خواستم میدهی؟
کارنامهی مرا
دست راستم میدهی؟
نا امید نیستم ولی به خاطر خدا
از کنار نمرههای زیر ده عبور کن!
ای عصاره گل محمدی!
فصل امتحان سخت ما ظهور کن !

ظهور کن آقا
فقط برگرد
برگرد که بر بهار ما میخندند
یک عده به انتظار ما میخندند
برگرد
آقا جان برگرد

شمیم عود
صدایت میکنم … عالم شمیم عود میگیرد
و چشمانم به یاد تو غمی مشهود میگیرد
شبی در خلوت لاهوتی روحم تجلی کن!
که دارد شعرهایم رنگی از بدرود میگیرد
سواحل در سواحل خاك سرگرم گل افشانی است
که روزی رنگ و بو از آن گل موعود میگیرد
در اشراق ترنمها و آفاق تغزلها
زمین را نغمه جادویی داود میگیرد
ببین مولا به محض اینکه از عشق تو میگویم
جهان را شوق یک فردای نامحدود میگرد

برای سلامتی آقامون صلوات بفرست
و به تعداد صلوات ها گل بهش هدیه بده تو نظرات
نفستون گرم
شاه خراسان
خراسان میدهد بوی مدینه خراسان کوه غم دارد به سینه
خراسان را سراسر غم گرفته در و دیوار آن ماتم گرفته
خراسان! کو امام مهربانت؟ چه کردی با گرامی میهمانت؟
خراسان راز دلها با رضا د چه شبهایی که ذکر یا رضا داشت
خراسان کربلای دیگر ماست مزار زادهی پیغمبر ماست
خراسان! می دهد خاکت گواهی ز مظلومی، شهیدی، بی گناهی
به دل داغ امامت را نهادند امامت را به غربت زهر دادند
دریغا! میهمان در خانه کشتند چه تنها و چه مظلومانه کشتند
امامِ اِنس و جان را زهر دادند به تهدید و به ظلم و قهر دادند
ز نارِ زهرِ دشمن، نور میسوخت سرا پا همچو نخل طور میسوخت
ز جا برخاست با رنگ پریده غریبانه، عبا بر سر کشیده
گهی بیتاب و گه در تاب میش همه چون شمع روشن آب میشد
میان حجره ی در بسته می سوخ نمی زد دم ولی پیوسته می سوخت
ز هفده خواهر والا تبارش دریغا کس نبودی در کنارش
به خود پیچید و تنها دست و پا زد جوادش را، جوادش را صدا زد
دلش دریای خون، چشمش به در بود امیدش دیدن روی پسر بود
پدر میگشت قلبش پاره پاره پسر میکرد بر حالش نظاره
پدر چون شمع سوزان آب می شد پسر هم مثل او بیتاب می شد
پدر آهسته چشم خویش میبست پسر میدید و جان می داد از دست
پسر از پردهی دل ناله سر داد پدر هم جان در آغوش پسر داد
ماه

تصاویری زیبا و قدیمی از حرم امام رضا عليهالسلام
تصاویری زیبا و قدیمی از حرم امام رضا عليهالسلام
بپرین ادامه ی مطلب
امید

این یعنی امـــــــــــید
موافقین؟؟؟
شهادت امام رضا (ع)
کعبه ی اهل ولاست صحن و سرای رضا شهر خراسان بُوَد کرب و بلای رضا
در صف محشر خدا مشتری اشک اوست هر که در اینجا کند گریه برای رضا
کیست پناه همه جز پسر فاطمه؟ چیست رضای خدا غیر رضای رضا؟
بر سر دستش برند هدیه برای خدا ریزد اگر دُرّ اشک، دیده به پای رضا
زهر جفا ریخت ریخت، شعله به کانون دل خونِ جگر بود بود، قوت و غذای رضا
نغمه ی قدّوسیان بود به آمین بلند حیف که خاموش شد صوت دعای رضا
یاد کند گر دَمی ز آن جگرِ چاک چاک خون جگر جوشد از خشت طلای رضا
از در باب الجواد می¬شنوم دم به دم یا ابتای پسر، وا ولدای رضا
بوسه به قبرش زدم، تازه ز طوس آمدم باز دلم در وطن کرده هوای رضا
گر برود در جنان یا برود در جحیم بر لبِ میثم بُوَد مدح و ثنای رضا



